گزارش تصویری مسابقات اسکیت پیست اسکیت پارک لاله تهران
(شانزده مرداد سال یکهزار و سیصد و نود و یک)
مسابقه خاطره انگیز اسکیت نمایشی دختران تو پیست اسکیت لاله برگزار شد
گزارش تصویری مسابقات اسکیت پیست اسکیت پارک لاله تهران
(شانزده مرداد سال یکهزار و سیصد و نود و یک)
مسابقه خاطره انگیز اسکیت نمایشی دختران تو پیست اسکیت لاله برگزار شد
در تمام این سالها که آموزش اسکیت میدادم با آدمای مختلف از جاهای مختلف و سنین مختلف برخورد داشتم.
آدمایی مثل آقا نادر که ثروتشون سر به فلک میزد و در حین تمرین کردنشون از پرداخت هفت میلیاردی بیمه نامه کشتی تجاریشون حرف میزدن تا یه کارگر نارنجی پوش شهرداری که با نگاه ملتمسانه میگفت که منم میتونم بیام واسه آموزش اسکیت
آدمایی از اصناف کاری مختلف مثل موتورساز، رنگرز، تاجر، زرگر، نانوا و هر چیز دیگهای که فکرشو بکنید.
ورزشکارای رشتههای دیگه مثل بوکس و شنا و ...که مربیاشون به عنوان ورزش مکمل اسکیت رو بهشون پیشنهاد داده بودن
آدمایی با تحصیلات بالا و آدمایی که حتی سواد خوندن و نوشتن نداشتن!
آدمایی از کشور های مختلف که مهمون ما بودن تو ایران و گفتههاشون مبنی بر اینکه اونا هنوز از اسکیتهای رینگ واسه بازیشون استفاده میکنن!
آدمایی که انگیزههای مختلفی برای یادگیری اسکیت داشتن؛
از پدری به اسم احمد آقا که مخفیانه و دور از چشم فرزندش میومد اسکیت یاد بگیره تا روز تولد دخترش اسکیت کردن با دخترش هدیهای بشه واسهش و یا پدر و مادری که واسه ترغیب کودکشون به اسکیت کردن، از خودشون شروع کردن!
پدری به اسم آقا سعید که واسه تحقق آرزوهای بچگیش و تحت تاثیر فیلم هندی پسرک اسکیتسوار تمریناتشو شروع میکنه و انقد پیشرفت میکنه که دیگه پسر کوچولوشو به اسم عرشیا واسه تمرین نمیاره و به تنهایی واسه تمرین میومد!
کودکایی که بیش فعال بودن و یا کودکایی مثل آتنا که مشکل ناتوانی ذهنی داشتن و کودکان دوست داشتنی اوتیسم!
پیرزنها و پیرمردهایی که دلشون از خیلی از این جونترا جونتره و حساسیتشون مثه همون کوچولوهایی که میان واسه آموزش اسکیت!
و زن و مردهایی با فرهنگها و مذاهب متفاوت!
و به جرات میتونم بگم که برخلاف خیلی از مربیهای اسکیت که اصلا کار کردن با افراد بزرگسال رو قبول ندارن، من پیشرو تو این زمینه بودم.
اسکیت این ورزش مفید و مفرح، سرگرمکننده که تناسب اندام، رقابت و لذت مطلق، همه و همه رو در دل خودش جا داده!
مثل ماری خوش خط و خال آدما رو به ورزش کردن جذب میکنه!
آزادی و رهایی و حسی شبیه به پرواز و نوازش هوا برصورت!
و جالب اینکه طبق آماری که من از هنرجویان خودم جمعآوری کرده بودم 90 درصد از افراد بزرگسال، پدر و مادرها علاقه به یادگیری اسکیت دارند، اما به دلایلی مختلف مثل ترس از زمین خوردن، آسیب دیدگی، نگاه و حرف افراد و والدین دیگر، حرفهای عامیانه دیگه مثل از ما گذشته و.....
از وارد شدن به ورزش اسکیت امتناع میورزن!
و چقدر قشنگ و زیباست دیدن لذت کودکی که خوشحاله، برای دیدن همراهی والدینش و خودش در زمین اسکیت
نمیدونم تو فکرشون چی میگذره!
شاید فکر میکنن که پدر مادرشون هم مثه خودشون کوچیکن!
و جالب اینکه اونا رو دعوت میکنن به رقابت
میگن ببین بابا ببین مامان من این کارو بلدم شما هم میتونید این کارو انجام بدین
و یا به سرعت از کنارشون رد میشن و با لبخندی که روی لباشون هست از جلو زدنشون، کُری میخونن
وقتی کوچولوها به غیر از مربی، آدم بزرگ دیگهای رو تو زمین میبینن
انگار که چیزی عجیب رو دیدن چون تو ذهنشون اینطور جا افتاده که مثلا اسکیت کردن فقط واسه بچههاست، برای همین معمولاً کوچولوها دورشون جمع میشن و هی سوال میپرسن
البته این تو فرهنگ ما بیشتر اتفاق میوفته چون خیلیها فکر میکنن از یه سنی که رد شدن دیگه نباید ورزش یا بازی و تفریحهایی مثل اسکیت بازی رو انجام بدن
هیچ وقت دیر نیست حتی برای اسکیت کردن
و اول مهر زمانی بسیار مناسب برای آموختن اسکیت این ورزش جذاب است
محققان فواید زیادی را برای ورزش کردن حتی اگر از دوران میانسالی شروع شود یافتهاند.
حتما شما هم از فواید بیشمار ورزش مطلع هستید و اگر هم فردی بیتحرک باشید احتمالا آنها را حس کردهاید، البته با درد و گرفتگی عضلات. اما مطالعهای که به تازگی بر روی زنان انجام گرفته نشان میدهد که هیچ وقت برای شروع ورزش دیر نیست. در واقع این ضرب المثل که جلوی ضرر را از هر جا بگیری منفعت است در اینجا صدق میکند. در این مطالعه که در مجله سازمان پزشکی امریکا به چاپ رسیده نشان داده شد که زنانی که حتی ورزش را در سنین میانسالی آغاز میکنند میتوانند به نتایج درخشانی دست یابند.
9500 خانم 66 ساله به مدت 12 سال تحت نظر بودند. نتایج حاکی از این بود که زنانی که بیتحرک بودند یا میزان کمی پیاده روی داشتند با شروع 1 مایل پیاده روی در روز توانستند خطر مرگ ناشی از تمامی عوامل و سرطان را به نصف کاهش دهند. همچنین خطر ابتلا به بیماریهای قلبی درآنها بیش از یک سوم کاهش یافت. در حقیقت آنها به این ترتیب توانستند تقریبا به اندازه زنانی که قبل از شروع مطالعه فعالیت فیزیکی بالایی داشتند و در طول مطالعه هم آن را حفظ کردند، از خود در مقابل ابتلا به بیماریها محافظت نمایند.
در طول مطالعه سطح فعالیت بدنی افراد به هنگام شروع مطالعه و 6 سال بعد بررسی شد و در سالهای بعد نیز میزان مرگ و میر و ابتلا به بیماری پیگیری شد. زنان میانسالی که بیتحرک بودند یا حدود دو مایل در هفته پیاده روی داشتند با افزایش پیاده روی به میزان 8 مایل در هفته در بین دو جلسه ملاقات، بهبود خوبی در زمینه سلامت داشتند.
صحبت ما از زنانی است که در پایان مطالعه حدود 77 سال سن داشتند و ورزش مورد بحث هم یک ورزش سبک است نه ورزش حرفه ای.
اما اگر اخیرا تنها فعالیت شما کار با دکمه های کنترل تلویزیون بوده است در اینجا روشهایی برای شروع فعالیت بدنی بیان شده است:
قبل از شروع ورزش حتما با یک پزشک مشورت کنید و چکاپ شوید:
ملاقات با پزشک قبل از شروع ورزش برای هر فردی کاری عاقلانه است اما در مورد سالمندان و کسانی که به دلیل مشکلات فیزیکی و سلامتی مدتها بیتحرک بوده اند امری است ضروری. به علاوه با مشاهده نتیجه چکاپ قلب و ریه پزشک میتواند در صورت نیاز به پرهیز غذایی یا دارو به شما کمک کند.
گاهی اوقات مبتلایان به دیابت یا فشار خون بالا بدون نیاز به ادامه مصرف دارو تنها با کاهش وزن و ورزش میتوانند بیماری خود را کنترل کنند. این نکته مهم است که پزشک معالج شما از برنامه ورزشیای که قصد شروعش را دارید آگاه باشد تا اگر به تغییر دوز دارو نیاز باشد این کار را انجام دهد. همچنین اگر شما ناتوانی یا اختلالی داشته باشید به انتخاب نوع ورزش مناسب به شما کمک کند. به عنوان مثال بعضی افراد دچار زانو درد هستند و با شروع دویدن یا حتی پیاده روی ممکن است دچار مشکل شوند و اوضاع بدتر شود. بنابراین به این افراد پیشنهاد میشود که ورزشی دیگر مثل شنا انجام دهند که هم میتواند برای مشکل مفصل و هم برای چاقی مناسب باشد.
به تدریج شروع کنید و آرام پیش روید:
به محض اینکه بعد از چکاپ شرایط شروع ورزش را داشتید، نکته بعدی برای کاهش خستگی و درد ناشی از ورزش این است که به تدریج پیش بروید. شما حتما به دفعات در مورد فواید 30 دقیقه ورزش در روز شنیدهاید اما حتی اگر سالم هستید ولی هیچ تحرکی نداشتهاید، این اندازه فعالیت بدنی نمیتواند به عنوان هدف مناسب برای شما باشد حتی اگر هیچ مشکلی نداشته و سالم باشید.
اغلب اوقات افراد خصوصا کسانیکه سن بالاتری دارند، در شروع ورزش با زیاده روی چنان آسیبی به خود وارد میکنند که برای بهبود و بازسازی نیاز به دو هفته استراحت دارند. چند دقیقه پیاده روی روزانه توجه کنید روزانه بهتر از این است که شما روز اول 10 دقیقه پیاده روی کنید و بعد در طول هفته دیگر قادر به پیاده روی نباشید و نیاز به استراحت داشته باشید.
دفعات ورزش را زیاد کنید:
مسلما انجام چند دقیقه ورزش چند بار در روز برای کسی مشکلی ایجاد نمیکند. ابتدا سعی کنید که در طول روز چند مرتبه و هر بار چند دقیقه ورزش کنید. سپس به تدریج زمان هر جلسه را افزایش دهید اما حداقل تا یک ماه از شروع ورزشتان نگذشته است به دنبال افزایش سرعت نباشید.
روشی برای تعیین شدت ورزش: برای اینکه ورزش شما به حد کافی هوازی باشد باید قادر باشید حین ورزش چند کلمه به زبان آورید البته شدت ورزش آنقدر کم نباشد که بتوانید به راحتی صحبت کنید و آنقدر هم زیاد نباشد که اصلا قادر به صحبت کردن نباشید.
به تنهایی و انفرادی ورزش نکنید:
با اینکه هیچ مدرکی مبنی بر اینکه افرادی که همراه دیگران ورزش میکنند تناسب اندام بیشتری دارند وجود ندارد اما به نظر میرسد وقتی فرد برای ورزش همراهی دارد، به احتمال بیشتری ورزش را ادامه میدهد. اغلب ما وقتی با دیگران برای انجام کاری همکاری میکنیم، موفقتریم.
البته فعالیتهای گروهی میتوانند فایده دیگری هم داشته باشند. در ورزشهای گروهی که با هزینه کم و یا رایگان در پارکها انجام میشود یا در باشگاهها، وجود مربی مجرب میتواند برای افرادی که دچار چاقی، دیابت یا آرتریت هستند مفید باشد. چون فرد متخصص میتواند به تعیین شدت و زمان مناسب ورزش بدون وارد شدن اسیب و ایجاد خستگی به شما کمک کند.
ورزشی را انتخاب کنید که به آن علاقه مندید:
با اینکه در مطالعهای که در ابتدا شرح داده شد بر پیاده روی تاکید شد (زیرا که ساده ترین و کم هزینه ترین نوع ورزش است) ولی شما باید ورزشی را انتخاب کنید که دوست دارید تا بتوانید آن را ادامه دهید. این ورزش میتواند اسکیتسواری باشد. ورزشی که همه ویژگیهای مورد اشاره در بالا را به صورت یکجا در خود دارد.
سارینا کبیری (شاگرد نوآموز اسکیت)-هوشنگ جاویدان دوست خوبمون (پیشکسوت اسکیت)
تهیه و تنظیم و ترجمه (برگرفته از نوشتههای قدیمی سال 1389):
مصطفی علیمحمدی
توسعه دهنده اینلاین اسکیت
Mostafa Ali Mohammadi
Inline skating Developer
منبع:
© Link
هو
نخستین جشنواره خاطرات فرهنگی تربیتی جامعه ورزش با حضور وزیر ورزش و جوانان در هتل المپیک تهران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر ، در این مراسم از 14 نفر برگزیدگان این جشنواره با اهدای لوح ، تقدیر شد.
سیدباقر پیش نمازی معاون فرهنگی تربیتی وزارت ورزش و جوانان در مصاحبه با خبرنگار ما گفت: 400 خاطره فرهنگی از ورزشکاران سراسر کشور به دبیرخانه این همایش ارسال شده بود.
وی افزود: 50 اثر برگزیده در کتابی با عنوان ((راز ماندگاری )) به چاپ رسید و از 14 اثر امروز تقدیر شد.
پیش نمازی درباره هدف از این همایش گفت: ماندگار کردن خاطرات ورزشی که بعد فرهنگی دارند و تاثیرگذاری غیرمستقیم به روی ورزشکاران هدف اصلی این همایش بوده است.
وی افزود: در این همایش بصورت ویژه از سیدمهدی سیدصالحی مهاجم تیم تراکتورسازی تبریز به علت رفتار معنوی و ذکر نام مقدس یا فاطمه الزهرا بر روی پیراهنش و نشان دادن آن بعد از گل زنی به الجزیره امارات بصورت ویژه تقدیر شد.
عباسی وزیر ورزش و جوانان هم در این همایش گفت: ورزشکاران با اخلاق بهترین الگو برای جوانان هستند و این جشنواره می تواند موجب توسعه اینگونه رفتارها در جامعه ورزشی مان بشود.
وی افزود: تقویت بعد معنوی جزو برنامه های راهبردی وزارت ورزش و جوانان است و می خواهیم در کنار توسعه ورزش حرفه ای و علمی فرهنگ و معنوی سازی را هم توسعه دهیم.
یکی از روزای گرم تابستون سال نود بود.ماه مبارک رمضان هم با گرما و روزای بلند اون روزا حسابی عجین شده بود، بلکه یه جورایی مارو با دهن روزه از پا در بیاره،کار ما هم جوری بود که هر روز با آدمای جدید و اتفاقات عجیب و غریب روبرو میشدیم و روزی نبود که چیز جدیدی رو نبینیم،حول و حوش ساعت 5 بعد از ظهر بود که رسیدم دفتر پیست اسکیت و بلافاصله آماده شدم تا شاگردامو راه بندازم تایمی پر از شلوغی و سرو صدا و هیجان کودکانه کودکان و بزرگایی که میخواستن بیان و اسکیت کردن رو یاد بگیرن. مثل همیشه تنها مربی آنتایم خودم بودم ،ساعتی که گذشت باقی مربی ها هم گاماس گاماس رسیدن و مثل بقیه روزای ماه مبارک نشستیم با کارگری که اونجا بود تصمیم بگیریم که واسه افطار چی تهیه کنیم و دنگ ودونگ هر کسی چقدر میشه.
تایم کلاس ها رو به اتمام بود و باقی بچه ها در حال تدارک افطار بودند،کم کم شاگرد ها از پیست خارج می شدند و دم دم های اذان مغرب و افطار بود که مثل همیشه صاحبکار پیست اسکیت پیداش شد، با اون همه تظاهر به دینداری ولی از دین هیچ،
خلاصه کلام:کفش های اسکیت رو کندم و رفتم که وضو بگیرم تا آماده باشم به محض شنیدن الله اکبر موذن زاده افطار کنم.
املتی که بوش همه جا رو پر کرده بود با نون بربری تازه و سبزی و پنیر و خیار و گوجه خرد شده.
واقعا خدارو شکر که ما اینارو داریم خیلی ها تو حسرت داشتن همین سفره رنگی کوچیک ما هستن.
تو همین اوضاع و احوال بودم که همش صدای غرغر صاحبکار میومد و از اینکه کار و کاسبی کساد شده گفت گفت تا سریال های تلوزیونی که خانواده ها رو تو خونه خودشون نگه میداره و هوش و فکر اسکیت کردن رو از اونا برده،
تو دلم گفتم آخه تو چرا می نالی تو که پولت از پارو بالا میره و روزی رو هم خدا واسه هر کسی مشخص کرده،
صدای اذان از مسجد کنار پارک بلند شد و ما با یه بسم الله و خرما و چای روزه مونو باز کردیم .یه کم که افطاری خوردیم رفتم نمازمو بخونم فارغ از اینکه چرا بقیه بچه ها روزه می گیرن ولی نمازشونو نمی خونن،
نماز مغرب رو خوندم دیدیم یکی از بچه ها رفت پشت میزدفتر که جوابگوی مشتری ها باشه و صاحبکار اومد تو اتاق پشتی که دیوارش فقط یه پارتیشن سفید پر از سیاهی های که معلوم بود مدت ها دستمالی رو به خودش ندیده وارد شه،
شروع کرد به خوردن و گفتن از اینکه امروز چقدر هوا گرم بود و تعریف از روزه و نماز و دینداریش
منم که گوشم از این حرف های صد من یه غاز آقا پر شده بود یاد اون خانم بزک کرده ای افتادم که امروز تو ماشین مدل بالای همین صاحبکار تو خیابون عباس آباد دیدم.تسبیحات حضرت زهرا (س) رو می دادم و چیزی نمی گفتم که یه دفعه صدای یه عالمه بچه و چک و چونه یه نفر از اونور پارتیشن بلند شد.
که آقا ما این 30 نفر بچه رو با هم میخوایم براشون کفش اجاره کنیم و به ما تخفیف میدین.
صاحبکارمون که تا دیروز سفره خالی نکرده از سر سفره پا نمیشد
با اون برقی که تو چشماش افتاده بود انگار که تو بیابون به آب رسیده باشه از فرط خوشحالی تو پوست خودش نمی گنجید و با جستی خودشو به انور پارتیشن رسوند و شروع کرد به چک و چونه زدن
و منم نماز عشا رو شروع کردم.
سلام نماز رو که دادم دیگه توافق ها تموم شده بود و قرار شد که به اون بچه ها در ازای 10 دقیقه بازی کفش اجاره بدن و خدا میدونه که چقدر صاحبکار اونارو تلکه کرده بود.
کفش های اسکیت رو پوشیدم و از اتاق پشتی و در لق پارتیشن عبور کردم،
تازه دیدم که اوضاع از چه خبره
30 تا بچه که همراه سرپرستشون از بهزیستی اومده بودن واسه گردش و تفریح،
جالب بود واقعا و وقتی جالبتر شد که فهمیدم اکثر اونا نقصی تو بدنشون دارن ،تعداد زیادی از اونا انگشتای دستشون رو از دست داده بودن و وقتی علت اونو ازشون جویا شدم اینطور فهمیدم که اکثرا مال یه روستایی در غرب کشور بودن که واسه خاطر استفاده از وسیله ای غیر ایمن به اسم گرگر (جره) به این روز افتاده بودند.
و از اونجا که خانواده هاشون توان درمان و معالجه اونارو نداشتن
بهزیستی مسئولیت نگهدارشون رو به عهده گرفته بود.
کم کم کارگر پیست کفش های اسکیت رو پای بچه ها می کرد و جالب این بود که بچه هایی که تا به حال کفش اسکیت و بازی اسکیت رو ندیده بودن بدون کمک و با اعتماد به نفس خاصی از اون استفاده می کردند.
قشنگ نمی رفتن ولی اونقد به خودشون و توانایی های خودشون اعتماد داشتن که به هر شکلی تعادل خودشون رو، روی اسکیت حفظ می کردن.
سرپرست بهزیستی از صاحبکار خواست که یه مربی هم در ازای این همه پولی که داده در اختیار بچه ها قرار بده،
اما دندون طمع صاحبکار بیشتر از اینا برق می زد و می خواست پول بیشتری رو کسب بکنه.
من وارد زمین اسکیت شدم تقریبا همه یه جورایی تعادل شون رو حفظ می کردن و حرکت می کردن و منم به هر کدوم که تو حرکت مشکلی داشتن دور از چشم صاحبکار توضیح میدادم که اگه اینطوری و اونطوری کنی راحتر و روانتر حرکت می کنی.
تا اینکه کارگر پیست از دور گفت آقا مصطفی بیا این یکی رو ببر
فهمیدم که سرپرست دیگه پولی نداشته که به صاحبکار پول دوست بده تا دندون طمع ش رو بکشه
اومدم جلوتر این یکی هم 3 تا از انگشتاشو از دست داده بود.
عجیب نبود واسم چون تو تمام این سالها که اسکیت می کردم و مربیگری اسکیت، شاگرد هایی داشتم که از نظر ذهنی مشکل داشتن یا عقب مانده ذهنی بودن و یا بیش فعال و یا حتی روشندل و فال فروش هایی که با زحمت کلی فال میفروختن که بیان ساعتی اسکیت بازی کنند.
کوچیک و بزرگم نداشت
از 2.5 سال تا 56 سال
از رفتگری که ملتمسانه میگفت منم میتونم بیام اسکیت تا یکی از همین ثروتمندایی که تو حین آموزش از پرداخت 6 میلیاردی بیمه نامه کشتی اش که تو آب های آزاد غرق شده بود بهم می گفت.
پسرک رو گرفتم و آوردم کنار میله آموزشی و یه توضیحاتی از اینکه باید چطور وایسته و تعادل داشته باشه و .... و اینکه حرکت کردن تو اسکیت چطوریه و خلاصه مبانی کار رو بهش توضیح دادم.
اما پسرک سراسیمه و پر از هیجان اینکه زودتر به وسط میدون بره و مثل بقیه دوستاش حرکت کنه بی توجه به حرفای من بود.
دیدم داره وقت ده دقیقه ای بچه ها تموم میشه بدون اینکه هنوز مزه اسکیت بازی زیر زبونشون اومده باشه واسه همین دست پسرک رو گرفتم تا با هم حرکت کنیم و به وسط زمین اسکیت بریم انصافا چقدر خوب پا میزد.
همیشه وقتی اینجور بچه ها و یا بچه های جنوب شهر رو میدیدم به خودم می گفتم
خدا چه استعدادی به اینا داده یا محدودیت تا چقدر میتونه استعداد ها رو شکوفا کنه
که اینا تو یک جلسه 10 تا حرکت رو یاد میگیرن و بعضی از این بچه ها ی خانواده های مرفه یه حرکتو تو 10 جلسه ام یاد نمی گیرن
اونوقت اینا اینطوری ذوق و شوق ورزش کردن دارن و بی امکانات
ولی اونا با هزار جور آبمیوه و تنقلات و پشتیبانی و حمایت پدر و مادرشون تازه واسه پوشیدن وسایل اسکیت هم ناز می کنن،
تو همین فکرا بودم که پسرک گفت میشه دستمو ول کنی تا خودم حرکت کنم،
گفتم که نمیشه تو نمیتونی هنوز خوب پاهاتو حرکت بدی و زمین می خوری
از اون اصرار و از من انکار تا اینکه راضی شدم کنار من بدون دست گرفتن حرکتشو انجام بده،
تو بلندگو اعلام کردن بچه های بهزیستی وقتتون تموم شده بفرمایید
بچه ها که بیرون نمی رفتن
سرپرست و صاحبکار و کارگر پیست 3تایی اومدن تو زمین
سرپرست با حالت عصبانی بچه ها رو با اسم کوچیک و تک تک صدا می کرد
و صاحبکار که انگار خونش رو تو شیشه کرده باشن از ترس اینکه مبادا خدایی نکرده بچه ها کمی بیشتر از تایمشون بازی کنن داد میزد بیاین بیرون
و کارگر بیچاره هم دنبال بچه ها ،
بلبشویی بود برا خودش
همه رفتن تو دفتر تا که کفشاشونو بپوشن و اسکیت ها رو در بیارن
و منم پسرک رو بردم.
تو دفتر روی نیمکت ها نشسته بودن بوی بد کفش های اجاره ای مشام رو می آزرد.
کفش ها یکی یکی از پای بچه ها بیرون می آمد
تا اینکه پسرک کفش هاشو با کمک کارگر در آورد
فکر می کردم دارم اشتباه میبینم
چرا پای پسرک این شکلیه ؟؟؟!!!!
شاید روزه واقعا چشمامو و ذهنمو ضعیف کرده،
شاید قند خونم افتاده و خوب نمی بینم
من تو فکر پای پسرک بودم که ناگهان پسرک گفت:
عمو ممنونم حالا خوب اسکیت بازی می کردم
آخه عمو پای من مصنوعیه!!!!
خاطره برگزیده وزارت ورزش و جوانان
از مصطفی علیمحمدی
به مناسبت گرامیداشت دهه مبارک فجر و در راستای توسعه نیروی انسانی و به منظور بالا بردن سطح علمی مخاطبین رشته زیبا و مفرح اسکیت، دوره ای با عنوان:
آمادگی جسمانی با رویکرد بدن سازی تخصصی در اسکیت.
منبع: کتاب آمادگی جسمانی دکتر عباس علی کائینی. دکتر حمید رجبی. انتشارات سمت.
برگزار گردید.
به گزارش روابط عمومی فدراسیون اسکیت، با بررسی نتایج به دست آمده مصطفی علی محمدی به عنوان نفر برتر این رقابت غیرحضوری معرفی شد.
1) ورزشکار 20 ساله مرد برای افزایش فاکتور استقامت در سرعت دستها و پاهای خود به یک دوره تمرینات 3 ماهه برای رسیدن به مسابقات اسکیت سرعت ماده های 20000 و 10000 جاده نیاز دارد برنامه خود را به عنوان مربی بدنساز تخصصی اسکیت به او پیشنهاد دهید.
2) برای دختر اسکیت باز 16 ساله ای که در فصل استراحت 2 ماهه به سر می برد و همواره در ماده های 300 متر و 500 متر پیست مسابقات ملی و فراملی شرکت می کند چه برنامه ای طراحی می نمائید.
3) یک نمونه برنامه تمرینی 2 ماهه برای افزایش چابکی بازیکن حمله ای اسکیت هاکی ارائه دهید.
لینک دانلود برنامه های تمرینی بدنسازی تخصصی اسکیت
تهیه و تنظیم:
مصطفی علیمحمدی
توسعه دهنده اینلاین اسکیت
Mostafa Ali Mohammadi
Inline skating Developer
منبع:
© Link
نتایج مسابقات اسلالوم - نمایشی - سرعت
بیستم شهریور سال یکهزار و سیصد نود و یک پیست اسکیت پارک لاله